• وبلاگ : سمي جون
  • يادداشت : هستي من
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سميه 
    ناراحتي من از ان نيست که به من دروغ گفتي ناراحتم که ديگر نمي توانم به تو اعتماد کنم .
    پاسخ

    اعتماد !! چرا ؟؟ هر چه كرديم با هم كرديم و تو هميشه بهم اعتماد داشتي ، نداشتي ؟ ناراحتي تو كي از بي اعتمادي بود كه من نميدونستم !! ببين بيا منطقي باش تو مثل هميشه برام عزيزي و بهت اعتماد دارم فضاي بي اعتمادي رو بايد شست نه اينكه رهاش كرد تو با رفتنت همه چيز بردي زير سوال .حالا چرا ريزتر نمي نويسي ؟ من هنوز آب مرواريد نگرفتم ؟؟
    + سميه 
    سلام
    در رسم ما قلبي را شکستن اشکي را روانه ساختن وبعد به سادگي رها کردن جايي نداشت
    فکر مي کني چرا همه احساس ها خفه شد؟
    غير از گذشتن غيراز رفتن من قادر نيستم تو را ببخشم
    هيچ راهي نيست چون در مرام ما انتقام هم هيچ جايي ندارد

    پاسخ

    عزيز از دست رفته :من هيچوقت نميخاستم تو رو از دست بدم ، اما تو لج باز تر از اين حرفها هستي ، من همه شب و همه روز بيادتم ، امسال براي من چه ماه رمضاني ساختي !هيچ شبي نخوابيدم !!!تو چگونه تحمل ميكني ؟امروز شنيدم وضع ظاهري تو بهم ريخته !!! خيلي منو ناراحت كرد اين خبر ، من چقدر تلاش كردم بدن و اندام خوبي داشته باشي ...بي انصاف :لااقل كمي بهم فرصت ميدادي ، يعني من اينقدر غير قابل تحمل شده بودم ؟!!من هنوزم به انتظارت هستم و هنوز باور نكردم كه رفتي !نميشه برگردي ؟هموني ميشم كه دوست داري قول ميدم .بيا برگرديم :19/5/1387 :: 4:25 صبح+ نيمه گمشده من فرصتي نيست ، بيا برگرديم به همان جاده پر پيچ و خم خاطره ها که در آن دورترين نقطه عشق ، يک مسافر تنها ، کوله باري بر دوش ، توشه خاطره ها بر دستش ، مي رود در باران تا پناهي يابد ، تا نماند تنها ، آري آري او هست ، او که گم کرده خودش را وسط خاطره ها ، آه مهتاب ببين نيمه گمشده ام پيدا شد ..